سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم از خدا بترسید که چه بسیار آرزومند که به آرزوى خود نرسید ، و سازنده‏اى که در ساخته خویش نیارمید ، و گردآورنده‏اى که به زودى گردآورده‏ها را رها خواهد کرد و بود که آن را از راه ناروا فراهم آورد ، و حقى که به مستحقش نرساند ، از حرام به دست آورد و گناهش بر گردنش ماند . با گرانى بار بزه ، باز گردید ، و با پشیمانى و دریغ نزد پروردگار خود رسید . « این جهان و آن جهان زیانبار ، و این است زیان آشکار . » [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط برعکس بهار در 88/1/28:: 7:56 صبح

 

  

 

أقا اجازه! خستـه ام از این همه فریب 

 

از های و هوی مردم این شهر نانجیب 

آقا اجازه! پنجـره ها سنگ گشته اند، 

دیوارهای خسته از کوچه بی نصیب

: آقا اجازه! بـاز بـه من طعـنه می زنند

عاشق ندیده های پـر از نفـرت رقیب

شیــرینـی وجـود مـرا تلـخ می کـنند

فـرهادهای کـینه پرست پر از فریب!

: آقا اجازه! گـنـدم و حـوا بـهــانـه بـود،

آدم نمی شویم! بیـا: ماجرای سیب!

آقا اجازه! مـا دلمـان تنـگ می شـود

: آقا اجازه! یاد شمـا کـرده ام عجیب!

باشد، سکوت میکنم اما خودت ببین!

آقا اجازه! منتظرند این همـه غریب...

   

 


کلمات کلیدی :